دختران و رفتارهای سالم
اگر کسی از شما درباره احساساتتان سؤال کرد ، با دقت و صراحت به او پاسخ دهید و بگویید عصبانی ام؛ غمگینم؛ احساس ترس می کنم و...
از گنجاندن عبارات مقدماتی درباره احساساتتان ، مانند " می دانم احمقانه است اما ..." ، "متأسفم اما..."، " خیلی شرم آور است که احساس حسادت دارم "،"خیلی بدم که احساس تنفر می کنم" و... بپرهیزید.
تشکر و قدر دانی دیگران را بپذیرید
به جای انکار خوبی های خود بهتر است قدردانی دیگران را با جمله متشکرم یا نظر لطف شماست، بپذیرید. گفتن جملات " چیزی نبود"،"کاری نکردم"،"اصلا مهم نیست"،"هر کس دیگر جای من بود ، اینگونه عمل می کرد"،" من لایق قدردانی شما نیستم"و... را کنار بگذارید. این گونه جملات بر عزت نفس شما تأثیر منفی می گذارد.
تأیید طلبی را کنار بگذارید
تأیید طلبی یک نقطه ضعف است و در پشت آن ، این احساس وجود دارد که خودتان را قبول ندارید و برای خودتان ارزش قایل نیستید و منتظرید که دیگران شما را تأیید کنند. از خودتان بپرسید ؛ آیا می توان رضایت هزاران هزار انسان را طلب کرد؟ اگر تأیید طلبی در شما به صورت یک عادت در آید ، با جلب رضایت ده ها و صد ها نفر ، باز هم قانع نخواهید بود و در پی جلب رضایت هزاران و میلیون ها نفر خواهید بود که امکان پذیر نخواهد بود. از خودتان بپرسید که آیا دیگران هم به اندازه شما به این موضوع، که رضایت خاطر شما را فراهم آورند ، اهمیت می دهند؟
با توجه به این سؤال به نظر می رسد که در یک جاده یک طرفه گیر کرده اید؛ پس کمی مکث کنید و چند نفر از افرادی را که می شناسید و از نظر شخصیتی و رفتاری قبولشان دارید، به خاطر آورید. آیا آنها نیز مانند شما در پی کسب رضایت دیگرانند؟ از خودتان باز هم سؤال کنید که اگر من به خالق یکتای جهان اعتقاد دارم، آیا زندگی ام در مسیر خواسته های اوست؟ اگر به خالق یکتای جهان ایمان دارم، پس باید در پی کسب رضایت و تأیید او باشم؛ نه در پی کسب رضایت دیگران؛ چون می خواهم به او برسم و به او قرب بیشتری پیداکنم.
سیاه و سفید نگاه نکنید
مطلق بینی و سیاه و سفید دیدن پدیده ها ، اطرافیان و خودتان، بیشتر به خودتان صدمه می زند. برخی از دختران ممکن است از روی عادت، دیگران را به دو گروه خوب و بد تقسیم کنند. این نوع تقسیم بندی، سبب می شود که توقع آنان از کسانی که آنان را جزء گروه خوب تقسیم بندی کرده اند، بالا برود که این به نوبه خود ، می تواند باعث رنجش گردد. از طرف دیگر، این طرز تلقی که برخی از انسانها بدند، سبب می شود که فرصت برقراری ارتباط با آنها را از دست بدهیم. چیزی که دختران جوان باید بدانند، نسبی دیدن پدیده ها و خودشان است. نسبی دیدن، همان خاکستری دیدن است. هیچ کس کاملا بد یا کاملا خوب نیست. همه ما ترکیبی از ویژگی های مثبت و منفی هستیم. این نگرش ، گذشت ما را نسبت به دیگران، بیشتر می کند و نسبت به خودمان نیز برداشت واقع بینانه تری خواهیم داشت. خود را خیلی خوب یا خیلی بد ندانید؛ بلکه خود را جزء موجودات خاکستری بدانید.
ترس ها را کنار بگذارید
ترس ها، ترمز هایی روانی هستند که ما را از پیشرفت باز می دارند. امام علی (ع) می فرماید: بزرگ ترین گناه، ترس است. در جامعه ما ممکن است این نوع فکر وجود داشته باشد که ترس ، برای دختران لازم است و یا دختران ترسو تر از پسران هستند. باید در نظر داشته باشید که بین ترس و احتیاط، تفاوت وجود دارد . احتیاط ، رفتاری سالم و مثبت و ترس ، رفتاری غیر منطقی و ناسالم است. بنابراین باید ترس ها را کنار بگذارید. برای این کار بهتر است فهرستی از مواردی که از آنها می ترسید، تهیه کنید؛ از موارد نسبتا آسان تر شروع کنید و بعد به موارد دشوارتر برسید و برای رو یا رو شدن با آنها ، برنامه ریزی کنید. سعی کنید، هر چند وقت یکبار ، حداقل با یکی از ترس هایتان روبه رو شوید. مطمئن باشید پس از مدتی، احساس بهتری خواهید داشت. در صورتی که احساس می کنید به تنهایی قادر به مقابله با ترس ها نیستید، بهتر است به روان شناس مراجعه کنید.
مسئول باشید
هر کس مسئول احساسات، افکار و رفتارش می باشد. شما مسئول زندگی خود هستید. این که آن را چگونه سپری کنید، دقیقا به خودتان برمی گردد. اگر زندگی را سخت بگیرید، سخت می گذرد و اگر راحت بگیرید، راحت می گذرد. از طرف دیگر، اگر به این نوع فکر باور داشته باشید که هر کس مسئول رفتارش می باشد، دیگران را کمتر سرزنش می کنید و سعی نمی کنید مشکلات خود را به دیگران برون فکنی کنید؛ بلکه با خودتان صادق تر می شوید و ضعف ها و اشتباهات رفتاری خود را می پذیرید و در صدد اصلاح آنها برمی آیید و علاوه بر این، برای زندگی تان برنامه ریزی می کنید و با جدیت، آن را دنبال می کنید.
هدفمند باشید
اگر بپذیرید که مسئول زندگی تان هستید، در آن صورت، زمان را بی جهت از دست نخواهید داد و برای آن ، برنامه ریزی خواهید کرد. افراد هدفمند، موفق هستند؛ به دلیل این که می دانند کجا هستند و به کجا می خواهند بروند. اهداف زندگی شما، به سه دسته، اهداف کوتاه مدت، میان مدت و بلند مدت تقسیم می شوند. اهداف دراز مدت زمان بیشتری می طلبند؛ مثلا چندسال وبه اهداف میان مدت ، می توان طی چند ماه دست یافت و اهداف کوتاه مدت اهدافی هستند که می توانید برای رسیدن به آنها تا پایان روز ، هفته و یا حد اکثر ماه صبر کنید. طبیعی است که برای رسیدن به اهدافتان باید تلاش کنید. بدون کار و تلاش به جایی نخواهید رسید. دختران هدفمند، موفق تر از سایرین هستند و از سلامت روان بیشتری برخوردارند و کمتر دچار مشکلات عاطفی می شوند؛ چون احساس می کنند بر سرنوشت و زندگی شان تسلط دارند.
رمز موفقیت آنان ، هدفمند بودن و تلاش برای رسیدن به آن است. این جمله را به یاد داشته باشید که نابرده رنج، گنج، میسر نمی شود. این ، وظیفه هر جوانی است که از قدرت های خود در جهت پیشرفت اجتمایی ، استفاده کند. هر نسل جوانی برای دنیا ، به منزله نیروی ذخیره عظیمی است که برای یک ارتش از پا افتاده فرستاده شده باشد. جوانان باید دنیا را به جلو ببرند. آنها برای تحقق این اهداف آمده اند.
بهترین دوست خود باشید
چشمان خود را ببندید و یک فرد مهربان را تجسم کنید. فرد مهربان خیالی شما، با دیگران، چگونه رفتار می کند؛ آنها را تشویق می کند و کسی را ملامت نمی کند. اگر ما پول نداشته باشیم، نمی توانیم انفاق کنیم؛ پس چگونه می توان از فردی که با خود مهربان نیست ، انتظار داشت با دیگران مهربان باشد. از همین حالا تصمیم بگیرید که بهترین دوست خودتان باشید. از خودتان مراقبت کنید و در مجموع، به خودتان سخت نگیرید.
خودتان را ارزیابی کنید
امام علی (ع) به پیروان خود می فرمود: " هر شب قبل از خواب چند دقیقه ای را به ارزیابی خود اختصاص دهید." به راستی در طول روز چه کار کردید؛ کدام رفتارتان سالم و کدام ناسالم بوده است. علت و انگیزه شما از رفتارهای ناسالم ، چه بوده است؟ چه دستاوردی حاصل شده است؟ آیا می خواهید همچنان به رفتارهای ناسالم خود ادامه دهید؟ اگر نمی خواهید، پس تصمیمتان را بگیرید و برای کنار گذاشتن آنها ، برنامه ریزی کنید. شاید پنج دقیقه خود ارزیابی در شب ها، چندان وقتی از شما نگیرد؛ اما نتایج آن در دراز مدت، حیرت انگیز است. اگر امتحان کنید، متوجه نتایج آن خواهید شد.
متوجه خودگویی های خودتان باشید
همه ما در طول روز ، به خودمان پیام هایی می دهیم و به عبارت دیگر ، صحبت هایی در درونمان رد و بدل می شود که مربوط به خودمان است. کمی توجه کنید؛ به خودتان چه می گویید؟ چه پیام هایی به خودتان می دهید؟ مطمئن باشید در صورتی که پیام های منفی به خودتان می دهید، نمی توانید احساسات مثبت داشته باشید و سالم رفتار کنید. بنابراین تصمیم بگیرید که به خودگویی هایتان توجه کنید و در صورتی که منفی هستید، مچ خود را بگیرید و همان جا توقف کنید و جای آنها را با کلمات مثبت و خوشایند، عوض کنید.
اضطراب ها را کاهش دهید
اگر تغییرات زندگی و شرایط آن برای شما منبع اضطراب هستند، از خودتان بپرسید، زندگی چیست؟ یک جریان آرام ، ثابت، یکنواخت و بدون مشکل ، یا یک روند پر تلاطم و متغیر . طبیعی است با توجه به انتظاری که از زندگی دارید، رفتار های متفاوتی می توانید داشته باشید. اگر انتظار داشته باشید که همیشه اوضاع مرتب باشد و همه چیز بر وفق مرادتان باشد ، طبیعی است که به دنبال هر تغییری نگران و عصبی می شوید. زندگی ، همراه با فراز و نشیب . پر از چالش است. چالشها و مشکلات فرصت هایی برای یادگیری و رشد هستند. بنابراین به جای این که مشکلات و درد سر ها را فاجعه آمیز کنید، آنها را واقعیت هایی ببینید که لازمند و باید وجود داشته باشند و خودتان را برای مقابله با آنها ، آماده کنید. توجه داشته باشید که تنها " یک کالبد بی جان" است که مشکلی ندارد و همه انسانها ، کم و بیش دچار مشکل هستند.